۱۳۹۰ تیر ۳, جمعه

باقیمانده










اغلب دانشمندان اتفاق نظر دارند كه نخستين گونه هاي انسان بيش از ۶۰ ميليون سال قبل در آفريقا زندگي مي كردند

سالها پيش، اما نه در زمانهائي آن چنان دور، گونه هائي مختلف از بشر در كنار اجداد ما در اين كره خاكي زندگي مي كردند. همه آنها باهوش و مبتكر و شكارچياني ماهر بودند. اما چرا تنها گونه اي از انسان كه توانست به بقاي خود در زمين ادامه دهد، گونه "هومو ساپينس" بود؟

اگرچه موضوع منشا انسان در كانون بحثهاي داغ و مفصلي قرار دارد، اما بايد گفت كه در يك مورد نقطه نظر مشتركي بين اغلب دانشمندان وجود دارد و آن اينكه تمام گونه هاي مختلف انسان كه زماني روي كره زمين زندگي مي كرده اند، همگي از نسل موجوداتي ميمون نما بوده اند كه روي دو پا مي ايستادند و بيش از ۶۰ ميليون سال قبل در آفريقا زندگي مي كردند.

اين موجودات دو پا كه با نام علمي "هومو ارگاستر" شناخته مي شوند، شكارچياني ماهر و ابزار ساز بودند و آنطور كه مطالعه استخوانهاي آنها نشان مي دهد، به نظر مي رسد كه اين گونه انسان، دونده اي ماهر بوده كه مي توانسته به سرعت يك دونده امروزي المپيك بدود.

به نظر مي رسد كه هومو ارگاستر در طي يك دوره خشكسالي طولاني كه باعث از بين رفتن جنگلهاي گرمسيري و پديدار شدن صحراهاي وسيع شد، تكامل يافته است.

اين گونه انسان اوليه نسبت به گرما مقاوم بود و مي توانست در آب و هواي بسيار گرم به حيات خود ادامه دهد. سطح بدنش هم كم مو بود و به همين دليل مي توانست عرق خود را به طور موثرتري دفع كند. در عين حال هومو ارگاستر مي توانست در طول روز و هواي روشن كه اغلب جانوران ديگر استراحت مي كردند، به دنبال شكار برود.

علاوه بر اينها مي دانيم كه هومو ارگاستر قادر به طي مسافتهايي طولاني بود، چرا كه مطالعات نشان مي دهد كه اين گونه انسان گوشتخوار در آفريقا ساكن نماند و اولين گونه از انسانهاي اوليه بود كه اين قاره را ترك كرد و قلمرو خود را به آسيا گسترش داد.

هومو ارگاستر بعدا در محيط مرطوب آسيايي تكامل يافت و نامي جديد به خود گرفت: "هومو اركتوس"

تحقيقات باستانشناسان حاكيست كه قلمرو زندگي هومو اركتوس از تركيه امروزي تا چين را در بر مي گرفت، اما احتمالا جمعيت اين گونه آن قدرها زياد نبوده است.

پروفسور كريس سترينگر از باستان شناسان موزه تاريخ طبيعي بريتانيا در مورد اين گونه انسان اوليه مي گويد: "آنها شكارچياني متحرك بودند در گروههايي كوچك كه در رقابت براي تهيه غذا موفق بودند و از لحاظ بدني و هيكل هم خيلي شبيه ما بودند."


انفجار آتش فشاني عظيم

يافته هاي جديد حاكيست كه انسانهاي اوليه گونه هومو ساپينس هم آفريقا را حدود ۱۲۰ هزار سال پيش ترك كردند.

اجداد ما در گروه هايي كوچك مهاجرت مي كردند و احتمالا موج اوليه مهاجران بيش از صد نفر نبودند. بعد تدريجا دامنه اين مهاجرتها گسترش پيدا كرد و از سمت شرق تا هند و از شمال به داخل اروپا كه آنزمان محل زندگي انسان نئاندرتال بود، توسعه يافت.

شواهد بدست آمده توسط باستانشناسان نشان مي دهد كه اين موج مهاجرت همزمان با يك تحول طبيعي عظيم رخ داد.

حدود ۷۴ هزار سال پپيش آتش فشان توبا در جنوب شرقي آسيا با انفجاري عظيم و خيره كننده شروع به فوران كرد. انفجاري كه در طي ۲ ميليون سال گذشته در كره زمين سابقه نداشته است.

بر اثر فوران اين آتش فشان آن قدر گوگرد وارد جو زمين شد كه دماي كره زمين چندين درجه كاهش پيدا كرد و حجم سنگ مذابي كه به بيرون فوران كرد، هم به اندازه اي بود كه براي پوشاندن لايه اي ۱۰ متري به روي منطقه اي به وسعت بريتانيا كافي بود.

اين انفجار آتش فشاني مقادير متنابهي خاكستر نيز توليد كرد كه توسط باد در مناطق وسيعي از آسيا از جمله در بخش گسترده اي از شبه قاره هند پخش شد. بقاياي اين خاكسترها هنوز هم قابل يافت است.

حضور انسان هومو اركتوس در آسيا كه در اين زمان در اوج خود بود، بعد تدريجا كمرنگتر و كمرنگتر شد، يا به دليل انفجار آتش فشان توبا و يا به دليل ورود انسان مدرن به اين منطقه.

در طي ۴۰ هزار سال بعد گونه هومو اركتوس تدريجا از اين منطقه بيرون شد. احتمالا عوامل مختلفي از جمله تغييرات آب و هوايي و عدم موفقيت آنها در رقابت با انسانهاي مدرن براي تهيه غذا در تحقق اين امر موثر بوده است.

رقابت تنگاتنگ

اما سوالي كه به ذهن خطور مي كند اين است كه چرا هومو اركتوس تدريجا منقرض شد؟ در حالي كه هومو ساپينس كه هم اندكي كوچكتر و هم ضعيفتر بود، به حيات خود ادامه داد.

واضح ترين جواب به اين سوال اين است كه مغز اجداد ما، از مغز انسانهاي گونه هومو اركتوس بزرگتر بود. اما يافته هاي علمي نشان مي دهد كه در واقع ابعاد و اندازه كل مغز اهميت ندارد، بلكه عامل تعيين كننده بزرگي بخشهايي خاص از مغز است.

جان شي، استاد دانشگاه استوني بروك در نيويورك و متخصص در زمينه انسانهاي عصر قديم مي گويد: "قسمتي از مغز هومو اركتوس كه وظيفه كنترل زبان و كلام را بر عهده دارد، چندان بزرگ نيست."

او مي افزايد: "يكي از مهمترين خصوصيات انسان هوموساپينس توانايي آن در تركيب استفاده از زبان و انتقال انديشه و برنامه ريزي هاي پيچيده اي است كه قسمت جلوي مغز وظيفه آنرا بر عهده دارد."

از جمله عواملي كه به ساخت اسلحه و ابزار و گسترش سريع آن در ميان انسانهاي هومو ساپينس كمك كرد، توانايي آنها در ارتباط و تبادل اطلاعات با يكديگر و همچنين برنامه ريزي و حتي تجارت بود.

مطالعه فسيل هاي كشف شده نشان مي دهد كه هومو اركتوس بيش از يك ميليون سال به ساخت يك تبر ابتدايي مشابه ادامه داد.

اما در عوض، اجداد ما سلاحهاي كوچكتر و پيشرفته تري مانند نيزه را ابداع كردند كه به وضوح در شكار و جنگ به آنها برتري مي داد.


همين امتيازات به انسانهاي هومو ساپينس كمك كرد تا با آغاز عصر يخبندان و محدود شدن منابع غذايي، در رقابت بر نئاندرتال ها كه گونه اي ديگر از انسانهاي اوليه بودند، چيره شوند و سرانجام نسل نئاندرتالها حدود ۳۰ هزار سال پيش منقرض شد.

پروفسور كريس سترينگر مي گويد: "حتي صد هزار سال پيش هنوز گونه هاي مختلفي از انسان روي زمين زندگي مي كردند و اين واقعيت براي ما عجيب است. ما آخرين بازماندگان سير تكاملي اين انسانها هستيم."

انسانهاي هومو اركتوس تا ۳۰ هزار سال پيش در آسيا به زندگي خود ادامه دادند. اگرچه آنها نهايتا نسلشان منقرض شد اما به نظر مي رسد كه بقايايي از نسل آنها در جزيره فلورس در اندونزي تا مدتها بعد به حيات خود ادامه دادند.

سرانجام اين گونه انسان هم كه به نام "هومو فلورسينسيس" يا "هابيتس" شناخته مي شود، در حدود ۱۲ هزار سال پيش منقرض شد و به اين ترتيب، ما به آخرين بازماندگان نسل انسان روي كره زمين تبديل شديم.

دكتر جان شي مي گويد: "اختلاف و فاصله اي كه بين ما و نزديكترين خويشاوندانمان يعني گوريلها، شامپانزه ها و بونوبوها (شامپانزه كوتوله) وجود دارد، بسيار زياد است."

به گفته دكتر شي، اگر ساير گونه هاي انسان هم هنوز در زمين زندگي مي كردند، اين فاصله و اختلاف كمتر محسوس مي بود و در عوض يك جهش ناگهاني، پله هاي تكامل را مي توانستيم ببينيم.

او مي گويد در چنين صورتي "هنوز ما خود را خاص و متفاوت تلقي مي كرديم اما شايد نه اين قدر خاص و متفاوت. پس عيب ندارد كمي متواضعتر باشي."

منبع :

http://www.bbc.co.uk/news/science-environment-13874671

ترجمه :

http://www.iranianuk.com/article.php?id=64738

۳ نظر:

ناشناس گفت...

aghajan in masael ra baraye che matrah mikony???ha

khar madare mardom ra darand rooze rooshan too khiabanha mikonand shoma ham matlab peyda kardy ke hala yek linky be ghole khodat dadeh bashy??ha

dadash masaele kheyly mohemtary mardome ma darand

soushians گفت...

che rabty dasht!!in ye matlabe elmie va be rooho ravanet marboot mishe.linkaaee ke shoma doos dari ham ziade.oona ro bekhoon ke doos dari

ناشناس گفت...

When someone writes an piece of writing he/she retains the idea of a user in his/her mind that how a user can be aware of it.
Therefore that's why this post is perfect. Thanks!

Here is my homepage: best cellulite treatment